ᴜɴᴅᴇʀ ᴛʜᴇ Qᴜᴇᴇɴꜱ ꜱʜᴀᴅᴏᴡ{𝟸}

قبل از شروع این قسمت فصل قبل رو بخونین
𝙿𝚊𝚛𝚝{𝟷}
«رونا..تصمیمت احمقانه ترین تصمیمه دنیاس»
«جیسونگ چاره ای دارم؟اگه بدونن من زندم هیچی نمیفهمم..اگه نقشم درست پیش بره همه چی برمیگرده سره جاش»
«رونا..احتمال برد این پلن تو ۱۰ درصدم نیست»
با کلافگی خودکارو رو میز گذاشت و به دختر کله شقه مقابلش چشم دوخت..
«ولی بیخیالش نمیشی..مگه نه؟»
خندید و موهای پسر مقابلش رو بهم ریخت
«یا هان جیسونگ!میدونی که اول اخرش بالاحره تسلیم میشی کمکم کنی..»

درسته..دخترک قصه ی ما زندس..
نمیشه گفت همش نقشه بود..
تصادف رونا..یه نقشه نبود..واقعا اتفاق افتاد..
ولی از اقبال..دوست قدیمیشون زودتر از فلیکس خودشو به اتاق رونا رسوند..و همونجا قرار شد رونا رو مرده معرفی کنن..
یه مراسم ختم الکی..واسه گیر انداختن قاتل واقعی؟
البته که برادر بیچارش و هوانگ هیونجینم مدتی باید درگیر این بازی میبودن تا نقشه درست پیش بره
و این تنها بخشی بود که قلب دخترک رو تحت فشار گذاشته بود..

«هیونجینی..»
«هوم؟..»
«وکیله..قضیش چی شد؟»
«وکیله اون یارو؟»
«اره»
«دادم سر و ته زندگیشو در بیارن..نگران نباش..همه ی ادما ی قیمتی دارن..نباید بزاریم اون کسی که پشت فرمون بوده بیوفته زندان..تهش با پارتی بازیه کسی که دستور قتلو بهش داده ازادش میکنن یا عفو بهش میخوره..طرفم سریع خودشو از کشور خارج میکنه..باید از اون زندان کوفتی بکشیمش بیرون..خودم میدونم چطوری تیکه تیکش کنم..»
______________________________________________
خیلی منتظرش بودین نه؟😌
اسپویل؟
نمیدممم
#استری_کیدز #چان #لینو #چانگبین #هیونجین #هان #فلیکس #سونگمین #جونگین
دیدگاه ها (۱۳)

ᴜɴᴅᴇʀ ᴛʜᴇ Qᴜᴇᴇɴꜱ ꜱʜᴀᴅᴏᴡ{𝟸}

𝚑𝚊𝚙𝚙𝚢 𝟹𝟶𝟶

چالش»»

اولویت بودن؟..

ᴜɴᴅᴇʀ ᴛʜᴇ Qᴜᴇᴇɴꜱ ꜱʜᴀᴅᴏᴡ{𝟸}

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط